Kusârâ - قصاری

Kusârâ - قصاری maddesi sözlük listesi
قصاری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ قُ را ] (ع اِ) غایت. (اقرب الموارد)
(منتهی الارب). جهد و غایت و آخرالامر.
(اقرب الموارد): قصاراک ان تفعل کذا؛ ای
غایتک و جهدک و آخر امرک (اقرب
الموارد):
یا رب او را برای همنفسان
به قصارای آرزو ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ قَ صْ صا ] (ص نسبی) نسبت
است به سکهٔ مشهور در مرو که بدان سکهٔ
قصارین گویند و محمدبن ابوسعید قصاری
بدان منسوب است. (لباب الانساب). رجوع
به قصاری (محمدبن ابوسعید...) شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ قَ صْ صا ] (ص نسبی) نسبت
است به قَصّار. (لباب الانساب). رجوع به
قصار شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ قَ صْ صا ] (اِخ) احمدبن محمدبن
ابراهیم خوارزمی، مکنی به ابوطاهر. از
محدثان است که به بغداد سکونت گزید و از
طرف دیوان بغداد به غزنه فرستاده شده. وی
از اسماعیل بن حسن صرصری روایت شنیده
و از او ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ قَ صْ صا ] (اِخ) سلیمان بن
محمدبن حسن. از فقیهان فاضل و از مردم
کرخ است که از ابوبکر محمدبن احمدبن
حسن بن باجهٔ ابهری روایت شنیده و از او
ابوسعد سمعانی و دیگران روایت استماع
کرده اند. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ قَ صْ صا ] (اِخ) محمدبن
ابوسعیدبن محمد درغانی بزار، مکنی به
ابوبکر. از فقیهان شافعی است. وی نزد
ابوالمظفر سمعانی و ابوالقاسم زاهری و جز
ایشان فقه را فراگرفت و از او ابوسعد سمعانی
و دیگران روایت دارند. ...
Kusârâ - قصاری diğer yazımlar

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.