Gaybî - غیبی

Gaybî - غیبی maddesi sözlük listesi
غیبی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ غَ / غِ ] (ص نسبی) منسوب به
غیب. ناپدید و نهفته و پنهان و مخفی و
غیرمرئی. (ناظم الاطباء). منسوب به عالم
غیب. الهی. ربانی. آسمانی. فلکی. (ناظم
الاطباء). رجوع به غَیب شود:
ندای هاتف غیبی ز ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ غَ ] (اِخ) دهی است از دهستان دالوند
بخش زاغهٔ شهرستان خرم آباد که در
۹هزارگزی باختری زاغه و ۸هزارگزی شمال
شوسهٔ خرم آباد به بروجرد قرار دارد. جلگه و
سردسیر است. سکنهٔ آن ۲۱۲ تن است که به
لری لکی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ غَ ] (اِخ) دهی است کوچک از
دهستان رمشک بخش کهنوج شهرستان
جیرفت که در ۱۵۰هزارگزی جنوب خاوری
کهنوج سر راه مالرو رمشک -گابریک واقع
است. چهار تن سکنه دارد. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۸).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ غَ ] (اِخ) جمال الملة و الحق و الدین.
صاحب مقاصد الالحان گوید: غیبی در انواع
علوم ید طولی و مرتبهٔ اعلی داشت، خصوصاً
در علم و عمل موسیقی که همانا کسی بمرتبهٔ
او نرسیده است و نرسد. بحال این فقیر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ غَ ] (اِخ) شوشتری. از شاعران
شوشتر در عهد واخشتوخان حاکم شوشتر
(۱۰۴۲ -۱۰۷۸ هـ . ق.) و معاصر حلمی
شوشتری بود. رجوع به الذریعه قسم اول از
جزء تاسع ص ۲۶۴ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ غَ ] (اِخ) شیرازی. مولانا غیبی از
جملهٔ کاتبان شیراز بود و کمتر کسی مانند او
تند مینوشت. گاهی بشعر نیز میل میکرد، این
بیت از اوست:
بی روی دلفروزت عشاق را طرب نیست
با ما شبی بسر کن یک شب ...

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.