galye - غالیه

galye - غالیه maddesi sözlük listesi
غالیه Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ یَ ] (اِخ) فرقه ای از مذهب شیعه و
آنان نه صنف بوده اند: کاملیة، سبائیة،
منصوریة، غرابیة، طباریة، بَزَیغیَّة، یعفوریة،
غمامیة، اسماعیلیة یا باطنیة. (مفاتیح
خوارزمی). و صاحب بیان الادیان آنان را
فرقهٔ ثالثهٔ شیعه میخواند و گوید نه فرقه اند:
کاملیة، ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ یَ ] (اِخ) بنت ابوجعفر منصور
عبداللََّه بن محمدبن علی بن عبداللََّه بن عباس
متوفی بسال ۱۵۸ هـ . ق. صاحب عقدالفرید
آرد: او را کنیزکان (امهات اولاد) فرزندانی
بدین نامها بوده است: صالحا و غالیة و...
رجوع به عقدالفرید چ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ یَ ] (اِخ) سلیم بن میخائیل
(۱۸۵۱-۱۹۱۷ م.) یکی از معلمان علم
حساب دفترداری در شهر بیروت. وی از سال
۱۸۷۰ تا سال ۱۹۱۴ م. بدین شغل ادامه داده
است. او در دمشق متولد شده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ یَ ] (اِخ) (جندالـ ...) جندالغالیه چنانکه
طبری نوشته بر لشکریان هزیمت یافتهٔ محمد
امین اطلاق شده است: از آن هزیمتیان پنج
هزار مرد به بغداد شدند نزد محمد، محمد
ایشان را بنواخت و درم نداشت که دادی و آن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(یِ) [ ع . غالیة ] 1 - (ص .) مؤنث غالی ، گران . 2 - (اِ.) بوی خوشی مرکب از مشک و
عنبر و باله به رنگ سیاه که موی را بدان خضاب کنند.
galye - غالیه diğer yazımlar

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.