Ribât - رباط
Ribât - رباط maddesi sözlük listesi
رباط Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
alâka; bağlantı; bant; bandaj; hevenk; ilişki; irtibat; kompres; külte; link; münasebet
Arapça - Türkçe sözlük
رِبَاط
1. külte
Anlamı: demet
2. bağlantı
Anlamı: iki veya daha çok şeyin birbiriyle bağlı ve ilişkili bulunması
3. hevenk
Anlamı: bir ipe geçirilmiş veya birbirine bağlanmış yaş yemiş veya sebze bağı
4. kompres
Anlamı: birkaç kat katlanmış bez
5. irtibat
Anlamı: bağlantı
6. ilişki
Anlamı: bağ, münasebet
7. link
Anlamı: iletişim dizgesi birliği
8. bandaj
Anlamı: sargı, bağ
9. münasebet
Anlamı: ilişki, alâka
10. bant
Anlamı: düzensiz yassı bağ, şerit
11. alâka
Anlamı: gönul bağı veya ilgi
Arapça - Arapça sözlük Metni çevir
I
معجم اللغة العربية المعاصرة
رِباط1 [مفرد]: ج أربطة (لغير المصدر) ورباطات (لغير المصدر) ورُبُط (لغير المصدر):
1- مصدر رابطَ/ رابطَ في.
2- رابطة، علاقة "رباط الزواج/ عاطفيّ/ المحبَّة".
3- ما يُشَدّ ويُربَط به الشّيء من حبل ونحوه "رباط الحذاء/ العنق/ فرس- رباط الرأس: عصابة".
4- (سق) علاقة الربط الموسيقيّة.
5- (شر) نسيج ضامّ قويّ يجمع بين عظام المفاصل ذوات الحركة، ويحفظ بعض الأعضاء الداخليّة في مواضعها.
• الرِّباطُ الحَلَقِيّ: (شر) الرِّباط اللِّيفيّ للنَّسيج المحيط بمفصل الكاحل أو مفصل المعصم.
II
معجم اللغة العربية المعاصرة
رِباط2 [مفرد]: ج رِباطات ورُبُط:
1- موضع المرابطة، مثل الحِصْن وغيره يقيم فيه الجيش| رِباط الخيل: مكان ربطها وإعدادها للجهاد.
2- مبنى مجهز موقوف على الفقراء من الصّوفيّة وغيرهم "تكثر الرِّباطات في المغرب العربيّ".
• الرِّباطُ من الخيل: الخمسون فما فوقها "{وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ}".
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رِ ] (ع اِ) کاروانسرا. (ولف) (فرهنگ
رازی ص ۶۰). کاروانسرای سرمنزلهای راه.
(فرهنگ نظام). جایی که در کنار راه جهت
استراحت و سکنی و منزلگاه قافله و کاروان
سازند و مشتمل بر اطاقهای چند و طویله و
جز ...
رازی ص ۶۰). کاروانسرای سرمنزلهای راه.
(فرهنگ نظام). جایی که در کنار راه جهت
استراحت و سکنی و منزلگاه قافله و کاروان
سازند و مشتمل بر اطاقهای چند و طویله و
جز ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رِ ] (ع مص) دوام نمودن بر کاری.
(ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج).
مواظبت کردن بر کار. (از اقرب الموارد) (از
متن اللغة). || نگاه داشتن و ملازمت کردن
جای در آمدن دشمن، و مرابطه مانند آن ...
(ناظم الاطباء) (منتهی الارب) (آنندراج).
مواظبت کردن بر کار. (از اقرب الموارد) (از
متن اللغة). || نگاه داشتن و ملازمت کردن
جای در آمدن دشمن، و مرابطه مانند آن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رَبْ با ] (ع ص) صیغهٔ مبالغه از ربط.
آنکه محکم می بندد. (از متن اللغة).
آنکه محکم می بندد. (از متن اللغة).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ ] (اِخ) دهی است از بخش سربند
شهرستان اراک واقع در ۲۶هزارگزی شمال
آستانه. سکنهٔ آن ۵۴۴ تن. آب ده از قنات
تأمین میشود و محصول عمدهٔ آن غلات و
میوه است. راه آهن و شوسه از آن میگذرد ...
شهرستان اراک واقع در ۲۶هزارگزی شمال
آستانه. سکنهٔ آن ۵۴۴ تن. آب ده از قنات
تأمین میشود و محصول عمدهٔ آن غلات و
میوه است. راه آهن و شوسه از آن میگذرد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ ] (اِخ) دهی است کوچک از بخش
قیدار شهرستان زنجان واقع در ۱۶هزارگزی
خاور قیدار. جمعیت این ده ۴۴ تن میباشد.
(از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۲).
قیدار شهرستان زنجان واقع در ۱۶هزارگزی
خاور قیدار. جمعیت این ده ۴۴ تن میباشد.
(از فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۲).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ ] (اِخ) نام رودخانه ای در حوالی
بهشهر که از کوههای یخکش سرچشمه
میگیرد. رجوع به ترجمهٔ سفرنامهٔ رابینو
ص ۹۳ شود.
بهشهر که از کوههای یخکش سرچشمه
میگیرد. رجوع به ترجمهٔ سفرنامهٔ رابینو
ص ۹۳ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ ] (اِخ) دهی است از بخش بهشهر
شهرستان ساری واقع در ۸هزارگزی خاور
بهشهر. سکنهٔ آن ۵۹۰ تن. آب ده از چشمه و
قنات تأمین میشود و محصول عمدهٔ آن
غلات و پنبه و ابریشم و مرکبات و صیفی و
برنج ...
شهرستان ساری واقع در ۸هزارگزی خاور
بهشهر. سکنهٔ آن ۵۹۰ تن. آب ده از چشمه و
قنات تأمین میشود و محصول عمدهٔ آن
غلات و پنبه و ابریشم و مرکبات و صیفی و
برنج ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ ] (اِخ) قصبهٔ مرکز دهستان
ماهیدشت بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه
واقع در ۲۷هزارگزی باختری کرمانشاه.
سکنهٔ آن ۶۵۰ تن. آب ده از رودخانهٔ مرک
تأمین میشود و محصول عمدهٔ آن غلات و
حبوب است. رباط ۲۰ باب دکان و ...
ماهیدشت بخش مرکزی شهرستان کرمانشاه
واقع در ۲۷هزارگزی باختری کرمانشاه.
سکنهٔ آن ۶۵۰ تن. آب ده از رودخانهٔ مرک
تأمین میشود و محصول عمدهٔ آن غلات و
حبوب است. رباط ۲۰ باب دکان و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ ] (اِخ) دهی است از بخش جانکی
گرمسیر شهرستان اهواز. و سکنهٔ آن ۱۶۰ تن
است که از طایفهٔ جانکی هستند. آب ده از
رودخانهٔ ابوالعباس تأمین میشود و محصول
عمدهٔ آن غلات و برنج و انار و ...
گرمسیر شهرستان اهواز. و سکنهٔ آن ۱۶۰ تن
است که از طایفهٔ جانکی هستند. آب ده از
رودخانهٔ ابوالعباس تأمین میشود و محصول
عمدهٔ آن غلات و برنج و انار و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ ] (اِخ) دهی است از دهستان بخش
ایذهٔ شهرستان اهواز. سکنهٔ آن ۹۰ تن است.
آب رباط از چاه و قنات بدست می آید و
فرآوردهٔ عمدهٔ آن غلات است. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۶).
ایذهٔ شهرستان اهواز. سکنهٔ آن ۹۰ تن است.
آب رباط از چاه و قنات بدست می آید و
فرآوردهٔ عمدهٔ آن غلات است. (از فرهنگ
جغرافیایی ایران ج ۶).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ ] (اِخ) دهی است از بخش حومهٔ
شهرستان کرمان. سکنهٔ آن ۸۵۰ تن. آب ده از
چهار رشته قنات تأمین میشود و محصول
عمدهٔ آن غلات و پنبه و پسته و صیفی، و
صنایع دستی زنان کرباس بافی است. رباط
پاسگاه ...
شهرستان کرمان. سکنهٔ آن ۸۵۰ تن. آب ده از
چهار رشته قنات تأمین میشود و محصول
عمدهٔ آن غلات و پنبه و پسته و صیفی، و
صنایع دستی زنان کرباس بافی است. رباط
پاسگاه ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ ] (اِخ) دهی است از بخش طیبات
شهرستان مشهد، دارای ۲۳۵ تن جمعیت. آب
ده از رودخانه بدست می آید و محصول عمدهٔ
آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران
ج ۸).
شهرستان مشهد، دارای ۲۳۵ تن جمعیت. آب
ده از رودخانه بدست می آید و محصول عمدهٔ
آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران
ج ۸).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ ] (اِخ) دهی است کوچک از
دهستان بافت شهرستان سیرجان، دارای ۱۲
تن جمعیت. (از فرهنگ جغرافیایی ایران
ج ۸).
دهستان بافت شهرستان سیرجان، دارای ۱۲
تن جمعیت. (از فرهنگ جغرافیایی ایران
ج ۸).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ ] (اِخ) دهی است از بخش درمیان
شهرستان بیرجند. سکنهٔ آن ۷۸ تن. آب آن از
چشمه تأمین میشود و محصول عمده غلات و
چغندر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران
ج ۹).
شهرستان بیرجند. سکنهٔ آن ۷۸ تن. آب آن از
چشمه تأمین میشود و محصول عمده غلات و
چغندر است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران
ج ۹).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ ] (اِخ) دهی است از بخش کلات
شهرستان درگز. سکنهٔ آن ۱۳۶ تن. آب رباط
از رودخانه تأمین میشود و محصول عمدهٔ آن
غلات و بنشن است. (از فرهنگ جغرافیایی
ایران ج ۹).
شهرستان درگز. سکنهٔ آن ۱۳۶ تن. آب رباط
از رودخانه تأمین میشود و محصول عمدهٔ آن
غلات و بنشن است. (از فرهنگ جغرافیایی
ایران ج ۹).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ ] (اِخ) دهی است از بخش
باجگیران شهرستان قوچان. سکنهٔ آن ۷۴۹
تن. آب ده از چشمه بدست می آید. (از
فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).
باجگیران شهرستان قوچان. سکنهٔ آن ۷۴۹
تن. آب ده از چشمه بدست می آید. (از
فرهنگ جغرافیایی ایران ج ۹).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ ] (اِخ) دهی است از بخش تربت جام
شهرستان مشهد واقع در ۳۲هزارگزی جنوب
خاوری تربت جام. سکنهٔ آن ۲۳۶ تن.
محصول عمدهٔ ده غلات و پنبه است و آب آن
از قنات تأمین میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ...
شهرستان مشهد واقع در ۳۲هزارگزی جنوب
خاوری تربت جام. سکنهٔ آن ۲۳۶ تن.
محصول عمدهٔ ده غلات و پنبه است و آب آن
از قنات تأمین میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ ] (اِخ) دهی است از دهستان حومهٔ
بخش شهربابک شهرستان یزد. سکنهٔ آن ۳۱۷
تن. آب ده از قنات تأمین میشود و محصول
عمدهٔ آن غلات است و صنایع دستی زنان
بافتن قالی و کرباس میباشد. رباط دارای
دبستان ...
بخش شهربابک شهرستان یزد. سکنهٔ آن ۳۱۷
تن. آب ده از قنات تأمین میشود و محصول
عمدهٔ آن غلات است و صنایع دستی زنان
بافتن قالی و کرباس میباشد. رباط دارای
دبستان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رِ ] (اِخ) یا رباط الفتح. نام شهر و مرکز
حکومت کشور مراکش است، واقع در کنار
اقیانوس اطلس. جمعیت رباط برابر
سرشماری اخیر ۲۲۷۴۴۵ تن میباشد. (از
اطلس جهان در عصر فضا چ مؤسسهٔ
جغرافیایی سحاب ص ۱۲۲). مؤلف المنجد
گوید: شهر قدیمی ...
حکومت کشور مراکش است، واقع در کنار
اقیانوس اطلس. جمعیت رباط برابر
سرشماری اخیر ۲۲۷۴۴۵ تن میباشد. (از
اطلس جهان در عصر فضا چ مؤسسهٔ
جغرافیایی سحاب ص ۱۲۲). مؤلف المنجد
گوید: شهر قدیمی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ رُ ] (اِخ) انطون. راهب یسوعی
حلبی الاصل سریانی طایفه. او راست: رحلة
اول شرقی الی امر کاللخوری الیاس بن القس
حنا الموصلی من عیلة بیت عمون الکلدانی
(۱۶۶۸ -۱۶۸۳ م.) چ بیروت ۱۹۰۶ م. رباط
بسال ...
حلبی الاصل سریانی طایفه. او راست: رحلة
اول شرقی الی امر کاللخوری الیاس بن القس
حنا الموصلی من عیلة بیت عمون الکلدانی
(۱۶۶۸ -۱۶۸۳ م.) چ بیروت ۱۹۰۶ م. رباط
بسال ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(رِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - رشته ، پیوند. 2 - نسج غضروفی و لیفی شکل که سبب ارتباط
انساج مختلف و استحکام آن ها در جای خود می شوند. 3 - گروه اسبان . 4 - گروه سواران
. 5 - جایی که در کنار جاده جهت استفاده کاروانیان سازند، کاروان سرا. ج . رباطات .
انساج مختلف و استحکام آن ها در جای خود می شوند. 3 - گروه اسبان . 4 - گروه سواران
. 5 - جایی که در کنار جاده جهت استفاده کاروانیان سازند، کاروان سرا. ج . رباطات .
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(رِ) [ ع . ] (اِ.) 1 - رشته ، بند. 2 - زردپی . 3 - کاروانسرا. 4 - جایی که برای
فقرا یا صوفیان ساخته شود.
فقرا یا صوفیان ساخته شود.
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
رِبَاط: ما يُرْبَطُ بِه
ribbon, band, bond, tie, bind(er), binding, ligature, ligation, strap, lace, cord, string
Arapça - İngilizce sözlük Metni çevir
رِبَاط: خِيْطٌ لِرَبْطِ الأوْعِيَةِ الدّمَوِيّة [جراحة]
ligature
Seyyah Pro Youtube Kanalımız Açıldı
Seyyah Pro Ülkemizdeki Tarihi ve Kültürel Mirası Adım adım 4K Profesyonel çekimlerle kayıt altına alıyoruz.
Her gün yeni videolarla yep yeni bir projeye başladık. Seyyah Pro Youtube Kanalımıza Abone Olarak Bize Destek Olmayı unutmayınız.
Her gün yeni videolarla yep yeni bir projeye başladık. Seyyah Pro Youtube Kanalımıza Abone Olarak Bize Destek Olmayı unutmayınız.