tağan - طغان
tağan - طغان maddesi sözlük listesi
طغان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طُ ] (اِخ) نام یکی از پادشاهان ترک.
(غیاث اللغات) (آنندراج):
خوش نخسبند همه از فزعش زانسوی آب
نه قدرخان نه طغان خان نه ختاخان نه تکین.
فرخی.
و رسولان طغان خان ملک ترک حاضر بودند
و همه اقرار کردند که آن ...
(غیاث اللغات) (آنندراج):
خوش نخسبند همه از فزعش زانسوی آب
نه قدرخان نه طغان خان نه ختاخان نه تکین.
فرخی.
و رسولان طغان خان ملک ترک حاضر بودند
و همه اقرار کردند که آن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طُ ] (اِخ) از امرای ابقا (اباقاخان پسر
هلاکو) که در سال ۶۷۵ هـ . ق. با تنی چند از
امرای دیگر به سیستان لشکر کشید. رجوع به
تاریخ سیستان ص ۴۰۵ و ۴۰۶ شود.
هلاکو) که در سال ۶۷۵ هـ . ق. با تنی چند از
امرای دیگر به سیستان لشکر کشید. رجوع به
تاریخ سیستان ص ۴۰۵ و ۴۰۶ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طُ ] (اِخ) مؤلف ترجمهٔ تاریخ یمینی
آرد: طغان نامی والی بست بود، و دیگری
بایتوزنام این ولایت بقهر از دست او بیرون
کرد و طغان طاقت مقاومت او نداشت، ناچار
آن ناحیه بازگذاشت، و در کنف اهتمام و
حمایت ...
آرد: طغان نامی والی بست بود، و دیگری
بایتوزنام این ولایت بقهر از دست او بیرون
کرد و طغان طاقت مقاومت او نداشت، ناچار
آن ناحیه بازگذاشت، و در کنف اهتمام و
حمایت ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طُ ] (اِخ) (امیر...) یکی از امراء مغول
که بسال ۷۱۱ هـ . ق. از جانب سلطان محمد
خدابنده برای سرکوبی گیلانیان مأموریت
یافت. (حبیب السیر چ خیام ج ۳ ص ۱۹۴). و
نیز رجوع به ذیل جامع التواریخ رشیدی ...
که بسال ۷۱۱ هـ . ق. از جانب سلطان محمد
خدابنده برای سرکوبی گیلانیان مأموریت
یافت. (حبیب السیر چ خیام ج ۳ ص ۱۹۴). و
نیز رجوع به ذیل جامع التواریخ رشیدی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طُ ] (اِخ) یکی از دهات توابع
بارفروش «بابل». (سفرنامهٔ رابینو چ اروپا
ص ۱۱۸). و در فرهنگ جغرافیایی ایران آمده
است: دهی از دهستان لاله آباد بخش مرکزی
شهرستان بابل در ۱۰هزارگزی باختر بابل.
دشت و معتدل و مرطوب ...
بارفروش «بابل». (سفرنامهٔ رابینو چ اروپا
ص ۱۱۸). و در فرهنگ جغرافیایی ایران آمده
است: دهی از دهستان لاله آباد بخش مرکزی
شهرستان بابل در ۱۰هزارگزی باختر بابل.
دشت و معتدل و مرطوب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طُ ] (اِخ) دهی جزء دهستان بهنام
عرب بخش ورامین شهرستان تهران در
۷۴۰۰۰گزی جنوب خاوری ورامین و
۳۰۰۰گزی جوادآباد. جلگه و معتدل و
مالاریائی با ۴۴۷ تن سکنه. آب آن از قنات و
شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ...
عرب بخش ورامین شهرستان تهران در
۷۴۰۰۰گزی جنوب خاوری ورامین و
۳۰۰۰گزی جوادآباد. جلگه و معتدل و
مالاریائی با ۴۴۷ تن سکنه. آب آن از قنات و
شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طُ ] (اِخ) دهی از دهستان ماروسک
بخش سرولایت شهرستان نیشابور در
۲۴هزارگزی جنوب خاوری چکنهٔ بالا.
کوهستانی و معتدل با ۱۰۲ تن سکنه. آب آن
از قنات و محصول آنجا غلات و تریاک و
شغل اهالی زراعت و راه آن ...
بخش سرولایت شهرستان نیشابور در
۲۴هزارگزی جنوب خاوری چکنهٔ بالا.
کوهستانی و معتدل با ۱۰۲ تن سکنه. آب آن
از قنات و محصول آنجا غلات و تریاک و
شغل اهالی زراعت و راه آن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ طُ ] (اِخ) ابن علی. وی چهارمین تن
از سلسلهٔ ملوک ایلکخانیهٔ ترکستان بوده و
شرف الدوله لقب داشته و از سال ۴۰۳ تا ۴۰۸
هـ . ق. فرمانروائی کرده است. (طبقات
سلاطین اسلام لین پول ص ۱۲۱). ...
از سلسلهٔ ملوک ایلکخانیهٔ ترکستان بوده و
شرف الدوله لقب داشته و از سال ۴۰۳ تا ۴۰۸
هـ . ق. فرمانروائی کرده است. (طبقات
سلاطین اسلام لین پول ص ۱۲۱). ...
tağan - طغان diğer yazımlar
Seyyah Pro Youtube Kanalımız Açıldı
Seyyah Pro Ülkemizdeki Tarihi ve Kültürel Mirası Adım adım 4K Profesyonel çekimlerle kayıt altına alıyoruz.
Her gün yeni videolarla yep yeni bir projeye başladık. Seyyah Pro Youtube Kanalımıza Abone Olarak Bize Destek Olmayı unutmayınız.
Her gün yeni videolarla yep yeni bir projeye başladık. Seyyah Pro Youtube Kanalımıza Abone Olarak Bize Destek Olmayı unutmayınız.
Sıradaki maddeler
Latin göre sıradaki maddeler