şamli - شاملو

şamli - شاملو maddesi sözlük listesi
شاملو Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) (ایل) طایفه ای از قزلباش و
قزلباش فرقه ای است از مغلان ایران و در
یکی از لغات ترکی نوشته که شاملو بمعنی
شامی است چرا که لفظ لو بضم لام و واو
معروف در ترکی برای نسبت آید. (غیاث
اللغات) ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) دهی از دهستان بدوستان بخش
هریس شهرستان اهر. دارای ۳۶۵ تن سکنه.
آب آن از چشمه. محصول آن غلات، حبوب
و سردرختی. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج
۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) حسن خان فرزند حسین خان.
در عهد شاه عباس اول حاکم شهر هرات و
مردی بسیار خوش خط بود و مؤلف آتشکدهٔ
آذر وی را به صاحب سیف و قلم توصیف
می نماید. در کتاب «نمونهٔ خطوط خوش
نستعلیق» سال مرگ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) قیصر. از طایفهٔ شاملو، معروف
به هروی است زیرا مدتی در هرات از
ملازمان حسین خان بود و معارض
ملاشکوهی. از تاریخ زندگی او اطلاعی در
دست نیست. (از الذریعة ج ۹ ص ۸۹۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) مرتضی قلیخان سلطان شاملو،
فرزند ارشد حسینخان شاملو است.
نصرآبادی دربارهٔ او گوید: مردی در کمالات
انسانی بی نظیر و در خط شکسته زبردست
بود. از اشعار او ابیاتی نیز آورده است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) مرتضی قلیخان شاملو، متخلص
به مرتضی، در اوایل سلطنت شاه صفی
ایشیک آقاسی بود سپس عزل گردید و در
زمان تألیف تذکرهٔ نصرآبادی به وزارت
اردبیل گماشته شد. دیوان مخطوط او ذیل
شمارهٔ ۴۵۸۶ کتابخانهٔ ملی ملک موجود
است. (از ...

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.