ziban - زبان
ziban - زبان maddesi sözlük listesi
زبان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük
dil
Farsça - Türkçe sözlük
dil
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ / زُ ] (اِ) معروف است و به عربی
لسان گویند و بضم اول هم درست است.
(برهان قاطع). جزوی گوشتین واقع در دهان
انسان و بیشتر حیوانات که تواند حرکت کند و
در فرو بردن غذا و چشیدن ...
لسان گویند و بضم اول هم درست است.
(برهان قاطع). جزوی گوشتین واقع در دهان
انسان و بیشتر حیوانات که تواند حرکت کند و
در فرو بردن غذا و چشیدن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (ع ص) سرکش از مردم و پری.
(منتهی الارب). سرکش و گردن کش از مردم
و پری. (ناظم الاطباء). || (اِ) واحد زبانیه .
(فرهنگ نظام). رجوع به منتهی الارب شود.
(منتهی الارب). سرکش و گردن کش از مردم
و پری. (ناظم الاطباء). || (اِ) واحد زبانیه .
(فرهنگ نظام). رجوع به منتهی الارب شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زُ ] (اِخ) منزل شانزدهم قمر. (ناظم
الاطباء). رجوع به «زبانا»، «زبانان»،
«زبانیان» و «زبانی» شود.
الاطباء). رجوع به «زبانا»، «زبانان»،
«زبانیان» و «زبانی» شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَبْ با ] (اِخ) از نصر است که نام
موضعی است در حجاز. (معجم البلدان).
موضعی است در حجاز. (معجم البلدان).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَبْ با ] (اِخ) منازلی است در
اسکندریه. کندی در کتاب الولاة و القضاة
آرد: از اقطاعات صالح بن علی (پس از
استیلاء بر مصر و شکست مروان بن محمد)
منازل زبان اسکندریه است که به اسودبن نافع
ضمری واگذار کرد. (از ...
اسکندریه. کندی در کتاب الولاة و القضاة
آرد: از اقطاعات صالح بن علی (پس از
استیلاء بر مصر و شکست مروان بن محمد)
منازل زبان اسکندریه است که به اسودبن نافع
ضمری واگذار کرد. (از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (اِخ) (بنو...) بطنی است از تمیم
رشته ای از بنی عدنان. شیخ اثیرالدین ابوحیان
در شرح تسهیل گوید: منسوب به این بطن را
زبانی گویند. (از نهایة الارب فی معرفة انساب
العرب تألیف قلقشندی ص ۲۶۷). رجوع ...
رشته ای از بنی عدنان. شیخ اثیرالدین ابوحیان
در شرح تسهیل گوید: منسوب به این بطن را
زبانی گویند. (از نهایة الارب فی معرفة انساب
العرب تألیف قلقشندی ص ۲۶۷). رجوع ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَبْ با ] (اِخ) جد احمدبن سلیمان بن
زبان راوی است. (منتهی الارب) (قاموس)
(تاج العروس). رجوع به احمدبن سلیمان
شود.
زبان راوی است. (منتهی الارب) (قاموس)
(تاج العروس). رجوع به احمدبن سلیمان
شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (اِخ) نام پسر امرؤالقیس. (منتهی
الارب) (قاموس). زبان بن امرؤالقیس از
بنی القین است و حافظ آنرا بر وزن شداد (با
تشدید باء) ضبط کرده است. (تاج العروس).
الارب) (قاموس). زبان بن امرؤالقیس از
بنی القین است و حافظ آنرا بر وزن شداد (با
تشدید باء) ضبط کرده است. (تاج العروس).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَبْ با ] (اِخ) پدر محمدبن زبان راوی
است. (از قاموس) (تاج العروس) (منتهی
الارب). رجوع به محمدبن زبان شود.
است. (از قاموس) (تاج العروس) (منتهی
الارب). رجوع به محمدبن زبان شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَبْ با ] (اِخ) شاعری است از عرب و
در عقد الفرید این دو بیت از او نقل گردیده
است:
و لسنا کقوم محدثین سیادة
یری ما لها و لایحس فعالها
مساعیهم مقصوره فی بیوتهم
و مسعاتنا ذبیان طراً عیالها.
(از العقدالفرید ...
در عقد الفرید این دو بیت از او نقل گردیده
است:
و لسنا کقوم محدثین سیادة
یری ما لها و لایحس فعالها
مساعیهم مقصوره فی بیوتهم
و مسعاتنا ذبیان طراً عیالها.
(از العقدالفرید ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (اِخ) ابن اصیع بن عمروکلبی از
کسانی است که اسلام و جاهلیت را درک
کرده است. (از الاصابة ج ۲ ص ۳۸).
کسانی است که اسلام و جاهلیت را درک
کرده است. (از الاصابة ج ۲ ص ۳۸).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَبْ با ] (اِخ) ابن سیاربن عمربن جابر
از بنی مازن بن فزارة است و با عیینةبن حصن
مناظرت داشته است. از اشعار اوست:
تعلم انه لاطبر الا
علی متطیر و هوالثبور
بلی شی ء یوافق بعض شی ء
احاییناً و باطله کثیر
و ...
از بنی مازن بن فزارة است و با عیینةبن حصن
مناظرت داشته است. از اشعار اوست:
تعلم انه لاطبر الا
علی متطیر و هوالثبور
بلی شی ء یوافق بعض شی ء
احاییناً و باطله کثیر
و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَبْ با ] (اِخ) ابن عبدالعزیزبن مروان
از سران لشکر بنی امیه است و مروان بن محمد
پس از آنکه بسال ۱۳۲ هـ . ق. بمصر فرار کرد
گروهی از لشکریان خویش را بسرداری
کوثربن اسود غنوی برای سرکوبی اسودبن ...
از سران لشکر بنی امیه است و مروان بن محمد
پس از آنکه بسال ۱۳۲ هـ . ق. بمصر فرار کرد
گروهی از لشکریان خویش را بسرداری
کوثربن اسود غنوی برای سرکوبی اسودبن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَبْ با ] (اِخ) ابن علاءبن عمار
مازنی مکنی به ابوعمرو (۷۰-۱۵۴ هـ . ق.)
یکی از قراء سبعه. یونس و دیگر مشایخ
بصریین قرائت از وی گرفته اند. (از فهرست
ابن الندیم). یاقوت آرد: زبان بن ...
مازنی مکنی به ابوعمرو (۷۰-۱۵۴ هـ . ق.)
یکی از قراء سبعه. یونس و دیگر مشایخ
بصریین قرائت از وی گرفته اند. (از فهرست
ابن الندیم). یاقوت آرد: زبان بن ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَبْ با ] (اِخ) ابن قائد مصری.
محدثی است فاضل نیکو و ضعیف. از سهل بن
معاذ روایت کند و لیث و ابن لهیعة از او نقل
حدیث کرده اند. زبان در ۱۵۵ هـ . ق. وفات
یافت. (از ...
محدثی است فاضل نیکو و ضعیف. از سهل بن
معاذ روایت کند و لیث و ابن لهیعة از او نقل
حدیث کرده اند. زبان در ۱۵۵ هـ . ق. وفات
یافت. (از ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (اِخ) ابن مرة درازد است. (منتهی
الارب) (تاج العروس). و ظاهر سخن مصنف
قاموس زبان مانند سحاب است (بدون
تشدید) و حافظ آنرا مانند شداد (با تشدید باء)
ضبط کرده است. (تاج العروس).
الارب) (تاج العروس). و ظاهر سخن مصنف
قاموس زبان مانند سحاب است (بدون
تشدید) و حافظ آنرا مانند شداد (با تشدید باء)
ضبط کرده است. (تاج العروس).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ زَ ] (اِخ) عدوی. ابومحمدبن قتیبة.
عیسی بن یزیدبن دارا این حدیث از او نقل
کرده است: در نزد پیغمبر(ص) سخن از
کهانت رفت و زبان عدوی گفت یا رسول اللََّه
چیزی عجیب دیده ام... (از الاصابة ج ۲
ص ...
عیسی بن یزیدبن دارا این حدیث از او نقل
کرده است: در نزد پیغمبر(ص) سخن از
کهانت رفت و زبان عدوی گفت یا رسول اللََّه
چیزی عجیب دیده ام... (از الاصابة ج ۲
ص ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
(زَ) [ په . ] (اِ.) = زفان . زوان : 1 - عضوی عضلانی ماهیچه ای و متحرک در دهان که
از آن برای چشیدن مزه ها، بلع غذا و حرف زدن استفاده می شود. 2 - مجموعة نشانه های
آوایی و خطی که برای بیان اندیشه و برقراری ارتباط به کار می رود. 3 - مجموعة رمزها
و نشانه هایی که برای یک معنی خاص به کار می رود. 4 - نوعی شیرینی که شبیه به زبان
است . ؛ ~ کسی مو در آوردن کنایه از: از شدت تکرار کردن یا بسیار گفتن ، به جان
آمدن . ؛ ~ را گاز گرفتن پس گرفتن سخن . ؛ ~ زرگری زبانی غیرمعمول و تصنعی .
از آن برای چشیدن مزه ها، بلع غذا و حرف زدن استفاده می شود. 2 - مجموعة نشانه های
آوایی و خطی که برای بیان اندیشه و برقراری ارتباط به کار می رود. 3 - مجموعة رمزها
و نشانه هایی که برای یک معنی خاص به کار می رود. 4 - نوعی شیرینی که شبیه به زبان
است . ؛ ~ کسی مو در آوردن کنایه از: از شدت تکرار کردن یا بسیار گفتن ، به جان
آمدن . ؛ ~ را گاز گرفتن پس گرفتن سخن . ؛ ~ زرگری زبانی غیرمعمول و تصنعی .
Arapça - Rusca sözlük Metni çevir
زَبَانٌ
или زُبَانَى мн. زُبَانَيَاتٌ
жало (насекомого) ; زبانيا العقرب дв. клещи скорпиона
ziban - زبان diğer yazımlar
Seyyah Pro Youtube Kanalımız Açıldı
Seyyah Pro Ülkemizdeki Tarihi ve Kültürel Mirası Adım adım 4K Profesyonel çekimlerle kayıt altına alıyoruz.
Her gün yeni videolarla yep yeni bir projeye başladık. Seyyah Pro Youtube Kanalımıza Abone Olarak Bize Destek Olmayı unutmayınız.
Her gün yeni videolarla yep yeni bir projeye başladık. Seyyah Pro Youtube Kanalımıza Abone Olarak Bize Destek Olmayı unutmayınız.