gergin - گرگین

گرگین Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ گَ ] (ص مرکب) (از: گر +گین
پسوند اتصاف) مخفف آن گرگن است.
(حاشیهٔ برهان چ معین). شخصی را گویند که
صاحب گر باشد یعنی جرب داشته باشد چه
گین بمعنی صاحب هم آمده است. (برهان)
(آنندراج). اجرب. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ گُ ] (اِخ) نام پهلوانی است ایرانی.
(برهان). نام پهلوانی بوده پسر میلاد نام ایرانی
که آن را گرگین میلاد میگفته اند و به گرگ
منسوب داشته اند یعنی به حدت و قوت گرگ
است و در جنگ گرازان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ گُ ] (اِخ) یکی از امرای شاه منصور
(از خاندان آل مظفر) که در موقعی که به یزد
حمله کرد مقتول شد. (تاریخ عصر حافظ ج ۱
چ غنی ص ۴۲۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ گُ ] (اِخ) دهی است از دهستان
خبر بخش بافت شهرستان سیرجان واقع در
۷۲۰۰۰گزی جنوب باختری بافت و
۳۰۰۰گزی جنوب راه فرعی دشت آب و
دشت بر. هوای آن سرد و دارای ۲۵۰ تن
سکنه است. آب آنجا از قنات ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ گُ ] (اِخ) دهی است از دهستان
حومهٔ خاوری شهرستان رفسنجان واقع در
۱۰۰۰گزی جنوب خاوری رفسنجان و کنار
شوسهٔ رفسنجان به کرمان. هوای آن سرد و
دارای ۱۵۰ تن سکنه است. آب آنجا از قنات
تأمین میشود. محصول آن غلات ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ گُ ] (اِخ) دهی است از دهستان
کرانی شهرستان بیجار واقع در ۱۵۰۰۰گزی
جنوب خاور حسن آباد سوگند و ۳۰۰۰گزی
شمال راه فرعی بیجار -زنجان. هوای آن
سرد و دارای ۵۹۰ تن سکنه است. آب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ ] (اِخ) دهی است جزء دهستان
حومهٔ بخش مرکزی شهرستان قزوین واقع در
۱۶ هزارگزی قزوین. هوای آن سردسیر و
دارای ۲۴۸ تن سکنه است. آب آنجا از
چشمه در بهار و از رود محلی تأمین میشود.
محصول آن غلات دیمی انگور ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(گَ) (ص مر.) کسی که بیماری گَر دارد.

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.