çaylan - چیلان

çaylan - چیلان maddesi sözlük listesi
چیلان Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِ) عناب را گویند. (جهانگیری)
(برهان) (انجمن آرا). عناب بود. (اوبهی).
سنجد گرگانی بود. (صحاح الفرس). سنجد
جیلان. در ترکستان چین نوعی عناب است
ریزتر از عناب ایران :
سنجد چیلان به دو نیمه شده
نقطهٔ به سرمه به یک یک زده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِ) آلات و ادواتی که از آهن سازند
مانند زرفین در و زنجیر و حلقه های کوچک
و یراق زین و لگام اسب و رکاب. (برهان) (از
آنندراج). خرده ریزی که از آهن سازند چون
چفت و حلقه و لجام و ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) دهی است از دهستان سراجو
بخش مرکزی شهرستان مراغه. در ۲۸
هزارگزی خاور مراغه به قره آغاج واقع است.
کوهستانی و معتدل است، ۱۲۶۴ تن سکنه
دارد. از رودخانهٔ لیلان و چشمه آبیاری
میشود. محصولش غلات، کرچک، چغندر و
نخود است. این ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِ.) نک ناب .
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ قس . چلنگر ] (اِ.) آلات و ادواتی که از آهن سازند مانند زرفین در و زنجیر و حلقه
های کوچک و یراق زین و لگام اسب و رکاب .
çaylan - چیلان diğer yazımlar

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.