reşidi - رشیدی

reşidi - رشیدی maddesi sözlük listesi
رشیدی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (ص نسبی) منسوب است به
رشید که در ساحل اسکندریه واقع است.
|| منسوب است به رشید که مردی از
خوارج بود. || منسوب است به رشید
(هارون خلیفهٔ عباسی). (از انساب ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) دهی از دهستان جاپلق
بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. آب آن از
قنات. محصول آنجا غلات و لبنیات و چغندر
و پنبه. راه اتومبیل رو. (از فرهنگ جغرافیایی
ایران ج ۶).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) احمدافندی حکیم
(۱۲۸۲ هـ . ق.). احمدافندی بن حسن بن علی
رشیدی مصری. از نوابغ دانشکدهٔ پزشکی
مصر و ازجملهٔ نخستین کسانی است که به
اروپا فرستاده شدند. او پس از بازگشت به
مصر استاد ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) احمدبن عبدالرزاق بن
محمدبن محمدبن احمد، مشهور به مغربی
رشیدی. او مردی فاضل و دانشمند و صاحب
فصاحت و بلاغت و از فارغ التحصیلان
دانشگاه الازهر مصر بود و در علوم عقلی و
نقلی نظیر نداشت. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) حسین بن سلیمان. او
راست: بلوغ المراد بفتح الجواد بشرح منظومة
ابن العماد فی المعفوات و آن حاشیه ای است
بر کتاب فتح الجواد. (از معجم المطبوعات
مصر).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) یا رشیدی اصفهانی،
محمد رشید. از گویندگان عصر شاه طهماسب
صفوی بود. بیت زیر از اوست:
شود از دیگران در خشم و بر من دامن افشاند
غباری در دل از هر کس که دارد بر من افشاند.
(از قاموس ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ رَ ] (اِخ) یا رشیدالدین وطواط.
رجوع به رشیدالدین وطواط و قاموس
الاعلام ترکی ج ۳ شود.

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.