bezzqr - بزار
bezzqr - بزار maddesi sözlük listesi
بزار Arapça ve farsça anlamları
Arapça - Türkçe sözlük
tohumcu
Arapça - Türkçe sözlük
بَزَّار
tohumcu
Anlamı: tohum yetiştiren vya satan kimse
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بِ ] (ق مرکب) (از: ب +زار) در
حالت زاری. نالان. خروشان. زاری کنان :
گرفتش کمربند و افکند خوار
خروشی برآمد ز ترکان بزار.فردوسی.
حالت زاری. نالان. خروشان. زاری کنان :
گرفتش کمربند و افکند خوار
خروشی برآمد ز ترکان بزار.فردوسی.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ زْ زا ] (ع ص) بلغت اهالی بغداد،
فروشندهٔ روغن. (ناظم الاطباء). روغن کتان
فروش. فروشندهٔ روغن بزرک. (یادداشت
بخط دهخدا). اسم آنکه روغن بزور و دانه
میگیرد و می فروشد. (از لباب الانساب).
فروشندهٔ روغن. (ناظم الاطباء). روغن کتان
فروش. فروشندهٔ روغن بزرک. (یادداشت
بخط دهخدا). اسم آنکه روغن بزور و دانه
میگیرد و می فروشد. (از لباب الانساب).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بُ ] (اِخ) ابزار، که قریه ای است در
دوفرسخی نیشابور، و عامه آنرا بزار گویند. و
نسبت بدان بزاری شود. و ابواسحاق
ابراهیم بن احمدبن محمد بزاری محدث
منسوب به آنجاست. (از معجم البلدان). و
رجوع به مرآت البلدان ج ...
دوفرسخی نیشابور، و عامه آنرا بزار گویند. و
نسبت بدان بزاری شود. و ابواسحاق
ابراهیم بن احمدبن محمد بزاری محدث
منسوب به آنجاست. (از معجم البلدان). و
رجوع به مرآت البلدان ج ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ زْ زا ] (اِخ) احمدبن عمروبن
عبدالخالق، مکنی به ابوبکر. از حافظان و
علماء حدیث و اصل وی از بصره بود، او را دو
مسند است کبیر و صغیر که مسند کبیر «البحر
الزاخر» نام دارد. وی بسال ۲۹۰ هـ ...
عبدالخالق، مکنی به ابوبکر. از حافظان و
علماء حدیث و اصل وی از بصره بود، او را دو
مسند است کبیر و صغیر که مسند کبیر «البحر
الزاخر» نام دارد. وی بسال ۲۹۰ هـ ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir
[ بَ زْ زا ] (اِخ) لقب جمعی محدث و
شاعر است. رجوع به محاسن اصفهان
مافروخی ص ۳۳ و تاریخ الخلفاء ص ۲۵۱
شود.
شاعر است. رجوع به محاسن اصفهان
مافروخی ص ۳۳ و تاریخ الخلفاء ص ۲۵۱
شود.