Chine - چین

Chine - چین maddesi sözlük listesi
چین Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Türkçe sözlük

Çin
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِ) شکن و بهم کشیدگی و ترنجیدگی در
پوست روی یا پارچه یا چرم و امثال آنها.
آژنگ. (از فرهنگ اسدی نخجوانی). شکنج.
(برهان) (آنندراج). یرا. (ملحقات برهان).
انجوغ که بر اندام از لاغری و پیری پیدا آید.
(اوبهی). گره چنانکه در موی یا ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِ) حاصل چیدن. (یادداشت مؤلف).
یک بار چیدن. یک دفعه بریدن سبزیهائی که
چند بار توان چیدن. یک بار درو. حصاد،
چین اول تره و یونجه و امثال آن: چین دوم
شبدر. تره هشت چین دارد. (یادداشت
مؤلف). رجوع به درو ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(نف) مخفف چیننده. رجوع به چیننده
و نیز رجوع به ترکیبات ذیل در معانی و
ردیفهای خود شود.
- پاورچین پاورچین رفتن؛ قدم آهسته و
یواش رفتن. با تأنی و طمأنینه رفتن. آهسته و
بی صدا گام برداشتن.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) سلسله ای از پادشاهان چین که از
۲۲۱ ق. م. تا ۲۰۷ ق.م. حکمفرمائی کرد. این
سلسله از مردمی به نام چین نام گرفته است که
در ۳۱۸ ق.م. از شمال غربی چین به دشت
ثروتمند سچوان سرازیر شدند. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) در مآخذ اسلامی صین قسمت
مرکزی و شرقی آسیا که بیش از یک دوم این
قاره را اشغال کرده است بر طبق مآخذ
سازمان ملل متحد، از حیث وسعت سومین
مملکت کرهٔ زمین است (اولی اتحاد جماهیر
شوروی و دومی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) در اصطلاح و تداول و کتب نظم و
نثر فارسی گاه به جای ترکستان چین بکار
رفته است و آن قسمت از آسیای مرکزی که
ترکستان شرقی و یا ترکستان چین خوانده
می شود فضای محصور بین جبال تیان شان ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ چِ ] (اِخ) (ارنست بوریس). عالم
وظائف الاعضاء انگلیسی در سال ۱۹۰۴م. در
آلمان متولد شد. استاد علم الامراض در
آکسفورد برای همکاری با فلوری و
فلمینگ در کشف پنی سیلین قسمتی از
جایزهٔ نوبل ۱۹۴۵ م. به وی داده ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِ.) 1 - شکن ، شکنج . 2 - (کن .) روی در هم کشیدن ، در غضب شدن . 3 - (کن .) پیر
شدن .
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(ص فا.) در بعض ترکیبات به معنی «چیننده » آید: خوشه چین ، گلچین .

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.