Cafi - جعفی

Cafi - جعفی maddesi sözlük listesi
جعفی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جُ فی ی ] (ع ص) ساقی. (تاج
العروس). || جامه دار. (ناظم الاطباء).
|| (ص نسبی) نسبت است به جعفی
قبیله یی از یمن که فرزندان ابن سعد العشیرة
هستند. ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جُ فی ی ] (اِخ) محل اقامت قبیله یی
از یمن است. منسوب به جعفی بن
سعدالعشیرةبن مالک بن أددبن زیدبن
شیجب بن عریب بن زیدبن کهلان بن سبابن
شیجب بن یعرب بن قطحان که میان آنجا و
صنعاء ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جُ فی ی ] (اِخ) پدر قبیله یی است از
یمن و او جعفی بن سعدالعشیره است و نسبت
بدو هم جعفی آمده. (منتهی الارب). جعفی بن
سعدالعشیرةبن مالک، از کهلان، از قحطانیه،
جد جاهلی یمنی است که جابربن یزید ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جُ فی ی ] (اِخ) ابوعبداللََّه محمدبن
اسماعیل بن مغیرة ... بخاری از محدثانی
است که به اصحاب صحاح معروفند وی در
قرن سوم هجری میزیسته است. (تاریخ گزیده
ص ۷۶۰).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جُ فی ی ] (اِخ) جابربن یزید
بن
حارث ... مکنی به ابوعبداللََّه (متوفی ۱۲۸
هـ . ق.) تابعی و از فقهاء شیعه و اهل کوفه
است. برخی از رجال حدیث او را ستوده اند و
بعضی او را متهم به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جُ فی ی ] (اِخ) جهم بن زحر ...
(متوفی ۱۰۲ هـ . ق.) والی گرگان و از دلاوران
اشراف بود که همراه یزیدبن مهلب از عراق
بیرون رفت و والی برخی از نواحی حکومت
وی گردید و چون ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جُ فی ی ] (اِخ) سدادبن رشید.
محدث است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جُ فی ی ] (اِخ) یمان ... والی بخارا
که مسلمان شد و به ابوعبداللََّه محمدبن
اسماعیل بن مغیرة جعفی بخاری منسوب
گردید. (تاریخ گزیده ص ۷۶۰).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ جُ فا ] (اِخ) رجوع به اسعر در همین
لغت نامه شود.
Cafi - جعفی diğer yazımlar

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.