Bahili - باهلی

Bahili - باهلی maddesi sözlük listesi
باهلی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ هِ ] (ص نسبی) منسوب است به
باهله و باهله دختر اعصر بوده است. (از
انساب سمعانی).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ هِ ] (اِخ) ابوالاحوص. یکی از سران
لشکر بغداد است در جنگ صاحب الزنج. (از
ابن اثیر ج ۷ ص ۸۵ و ۹۴).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ هِ ] (اِخ) ابوامامه... صحابی است و
از قبیلهٔ باهله از قیس غیلان. (منتهی الارب).
در جنگ صفین با علی بود و در سنهٔ
ست وثمانین (۸۶) به مکه درگذشت. (تاریخ
گزیده ص ۲۱۶).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ هِ ] (اِخ) ابوجعفر محمدبن حازم بن
عمرو. شاعری لطیف طبع و کثیرالهجاء بود و
جز مأمون عباسی کسی را مدح نکرد و در
بصره بدنیا آمد و در همان شهر تحصیل کرد و
سپس در بغداد سکنی گزید. در حدود ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ هِ ] (اِخ) ابوالحسن یا ابوعبداللََّه
سلام بن عبداللََّه بن سلام باهلی اشبیلی. او
راست: الذخائر و الاعلاق فی آداب النفوس و
مکارم الاخلاق که در سال ۸۳۹ هـ . ق. از
تألیف آن فراغت یافت. (از معجم
المطبوعات).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ هِ ] (اِخ) ابوالحکم عبیداللََّه بن
مظفربن عبداللََّه باهلی اندلسی المریی، مردی
فاضل و در طب و حکمت استاد بود و شعر
میگفت و خوش سخن بود. موسیقی میدانست
و عود می نواخت و در جیرون در دکانی به ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ هِ ] (اِخ) سلمان بن ربیعة باهلی. او
را سلمان الخیل گفتندی جهت آنکه خلیفه
عمر خطاب او را والی اسبان بیت المال کرده
بود. پس قضای عراق داد و در جنگ
ترکستان در عهد عثمان شهید شد. بعضی ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ هِ ] (اِخ) سعیدبن سلم. معاصر
هارون الرشید عباسی بوده است. رجوع به
عقدالفرید ج ۱ ص ۲۴۰ و ج ۳ ص ۴۳ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ هِ ] (اِخ) (شیخ...) وی ظاهراً از
شیوخ فضلاء متقدمین بوده است. محله ای
بنام او معروف است و مقبره ای. (من نام و ذکر
او را در جایی نیافتم). (از حاشیهٔ قزوینی بر
شدالازار ص ۹۵).

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.