Bâlî - بالی

بالی Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(ع ص) کهن. کهنه. (غیاث اللغات)
(آنندراج) (فرهنگ نظام). پوسیده. تباه شده.
(یادداشت مؤلف). مندرس. بال. (ناظم
الاطباء).
- ثوب بالی؛ لباس کهنه.
|| پیرگشته. (یادداشت مؤلف).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِ) عنبر ماهی. نوعی پستاندار
عظیم الجثهٔ دریایی شبیه ماهی. بال. وال. و
رجوع به بال شود.
<۵۳۰۶۴۰۰۳۰۱۴۲۸۳۰۱>...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) محمد سعید بالی دمشقی. او
راست: «تنویرالبصائر بسیرة الشیخ طاهر»
این کتاب در سیرت شیخ طاهر جزایری است
و در سال ۱۳۳۹ هـ . ق. در دمشق بچاپ
رسیده است. (از معجم المطبوعات).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) (شیخ...) خلیفة الصوفیه. وی
یکی از شراح فصوص الحکم محیی الدین
عربی است. او بسال ۹۶۰ هـ . ق. درگذشته
است. او راست: رساله ای در قضا و قدر، و
شرح حدیث: «کنت کنزاً مخفیا». (از کشف
الظنون).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) از شعرای دورهٔ سلطان سلیم خان
غازی است. و رجوع به قاموس الاعلام ترکی
ج ۲ ص ۱۲۱۸ شود.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) (خوش طبع...) از طایفهٔ تکلو و
ظاهراً معاصر شاه عباس بوده است.
خوش طبع و سپاهی منش و مصاحب است.
این رباعی را به خودش نسبت میداد:
می آمد، چهره از عرق تر کرده
چوگان به کف و اسب طرب برکرده
واندر ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) (...ابن علقمه) پدر شمویل از
انبیاء بنی اسرائیل بود و نسبت او این است:
شمویل بن بالی بن عقمةبن یرخام بن الیهوبن
تهوبن صوف. (از طبری از مجمل التواریخ و
القصص ص ۱۴۳ و ۲۰۷).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) (مولی بالی الطویل) متوفی ۹۷۷
هـ . ق. او راست: تعلیقهٔ بر اصلاح الوقایهٔ کمال
پاشازاده. (از کشف الظنون).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

(اِخ) نام جزیره ای در مشرق جاوه که
بوسیلهٔ ترعهٔ بالی از جزیرهٔ لومبوک جدا
می شود و از مهمترین و پرفعالیت ترین جزایر
شبه جزیرهٔ سند محسوب می شود. جمعیت آن
از یک ملیون و پانصد هزارتن افزون ...

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.