Hisari - حصری

Hisari - حصری maddesi sözlük listesi
حصری Arapça ve farsça anlamları
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حِ ] (ع اِ) کشتی خرد که بسازند از
کرته و گیاه. (مهذب الاسماء). در نسخه ای: از
کرنه و گیاه.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ ] (ص نسبی) سمعانی گوید:
نسبت است به حُصر. جِ حصیر.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ ] (اِخ) حصیری. شاعری
فارسی زبان. در بعضی نسخ خطی لغت نامهٔ
اسدی بیت ذیل از او برای شنگ و مشنگ
شاهد آمده است و در نسخهٔ دیگر خطیری
است . و ظاهراً این از قصیده ای در ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ ] (اِخ) بغدادی ابوالحسن علی.
بصری بود و ببغداد نشستی و صحبت با شبلی
داشتی. معبر عظیم بود و با اصحاب خود
سماع کردی. در پیش خلیفه او را غمز کردند.
خلیفه از وی تحقیقاتی کرده و رهایش کرد.
(از تذکرة ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ ] (اِخ) علی بن عبدالغنی. ملقب
به شیخ القراء. مقری است.
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ ] (اِخ) قیروانی ابراهیم بن
علی بن تمیم، مکنی به ابی اسحاق (۳۹۰ -
۴۵۳ هـ . ق.). شاعری از مردم قیروان علاوه بر
کتبی که در ذیل نام او ابراهیم بن علی... بدو
نسبت داده شد، ...
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ ] (اِخ) قیروانی علی بن
الحصری، مکنی به ابی الحسن. شاعری است
قیروانی و او پسرخالهٔ حصری، ابراهیم بن
علی بن التمیم قیروانی است. (روضات
الجنات).
Farsça - Farsça sözlük Metni çevir

[ حُ ] (اِخ) نصربن ابوالفرج. ملقب
به برهان الدین و مکنی به ابی الفتوح و معروف
به حصری. محدث است. (یادداشت مؤلف).
Hisari - حصری diğer yazımlar

Arama Ekranı

Site içersinde arama yap.